در گپ و گفتی با محمد امیدی،

استاد دانشگاه و کارشناس علوم سیاسی مطرح شد:


 تبعـات به قـدرت رسیـدن


جریـان تجـدید نظـر طلب



فرآیند رسیدن به قدرت نامشروع را می توان، قانون گریزی،  تبانی با هرناکسی و از همه مهم تر متوسل شدن به دروغ دانست. فرد قدرت طلب با کسب قدرت در طی این فرایند عملا قدرت را به دست همان ناکسانی خواهد داد که زمینه به قدرت رسیدن وی را فراهم کرده اند و لذا کسب قدرت از این طریق مغایر با اصول و مبنای اسلامی و انسانی است و تبعات جبران ناپذیری را برای کشور خواهد داشت.

گفتار ذیل حاصل گفت وگوی بنده با محمد امیدی، استاد دانشگاه و کارشناس سیاسی، درباره تبعات به قدرت رسیدن افراد «قدرت طلب» به ویژه سران فتنه و حامیان آنان است که با حذف سوالات مربوطه در ذیل آمده است:

«انتخابات پرشور و کم نظیر سال 88 جلوه ای از دموکراسی مطلق در جهان بود و در ادامه اتفاقات بعد از آن نیز نشانگر وجود جبهه ای از معارضین انقلاب اسلامی اعم از بازیگران خارجی بویژه آمریکا، انگلیس، اسرائیل و دیگر مزدوران وابسته به آن و عناصر داخلی بویژه منافقین، سلطنت طلب ها و جریان تجدید نظر طلب ها (اصلاح طلبان) بود.

فلسفه صف آرایی این چنینی در مقابل انقلاب اسلامی، صرفا به منظور رسیدن به کرسی ریاست جمهوری نبود. اسناد موجود حاکی از وجود اهدافی شوم در برنامه ریزی های بلند مدت داشت. از نگاه و منظر استراتژیست های بزرگ غرب، «قدرت طلبان» بهترین اشخاص برای پیشبرد اهداف یک مجموعه برانداز محسوب می شوند.

آن ها معتقدند که قدرت طلبان صرفا برای رسیدن به قدرت بدون هیچ مطالعه و تفکری به اهداف اصلی مجموعه، همراه با آنان خواهند بود، هر چند که آن اهداف به منافع کشور خودی آسیب وارد کند!.

بی شک روی کارآمدن سران فتنه و حامیان آنان (جریان تجدیدنظر طلب ها) که اکثرا «قدرت طلب» و متکی به امدادهای دول غربی بویژه آمریکا و اسرائیل بودند، خسارات جبران ناپذیری را متوجه انقلاب اسلامی ایران می کرد؛ اهم آن تبعات را در ذیل مطرح خواهیم کرد:

  

تحقق خواست های امریکا

نابودی و براندازی انقلاب اسلامی ایران از مهم ترین اهداف امریکا محسوب می شود. هموارکردن این مسیر توسط جریان فتنه امری بدیهی و غیرقابل انکار است، زیرا جریانی که به هیچ اصول مدنی «احترام و تمکین به رای مردم» و اصول دینی «سوزاندن پرچم امام حسین (ع)) پایبند نیست چگونه به سرنوشت کشور خود تعصب خواهد داشت.

  

خدشه به پیکره مردم سالاری

از آن جایی که قریب به اتفاق اعضای فعال درجریان فتنه را افراد اشرافی و ثروتمند تشکیل می دادند، در آینده سلطه اشرافیت بر جمهوریت نظام غلبه کرده و متد و روش های غربی را که برگرفته از تفکرات سکولار است در جامعه رواج می داد.

  

به خطر افتادن استقلال کشور

ایران اسلامی مستقل ترین کشور منطقه است و نظام سلطه جهانی، استقلال ایران را بر نمی تابد و برای تحقق این موضوع سرمایه گذاری عظیمی کرده است. روی کارآمدن جریانی که صرفا برای رسیدن به قدرت، شرایط براندازی نظام را فراهم کرده بودند، استقلال کشور را به خطر می انداخت.

  

سرخوردگی و سایش جریان مقاومت اسلامی

شعار « نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران» از جمله موارد کلیدی و راهبردی جریان فتنه با پشتیبانی غرب محسوب می شد که برای کسب رای و ایجاد سرخوردگی بین جریان مقاومت از جمله لبنان، فلسطین، بحرین، سوریه و دیگر کشورهایی که متاثر از انقلاب اسلامی ایران، موضوع بیداری اسلامی را دنبال می کردند، برنامه ریزی شده بود. ضعف و سرخوردگی در این کشورها، به افزایش قدرت رژیم صهیونیستی کمک قابل توجهی می کرد و بدون شک مجددا استراتژی سرزمین موعود (نیل تا فرات) کلید می خورد.

  

توقف توسعه علمی و اقتصادی

با روی کارآمدن جریان فتنه و اعتقاد آنان مبنی بر قرار گرفتن در اردوگاه سلطه، تمامی دستاوردهای علمی کشور متوقف می شد.کمااینکه با نفوذ جریان های فتنه در دولت یازدهم این اتفاق افتاده است! زیرا با وجود آماده به پرتاب بودن 4 ماهواره، پس از یک و نیم سال هنوز پرتاب صورت نگرفته است. تعطیلی نیروگاه آب سنگین اراک و نیروگاه هسته ای فردو و توقف 20 درصدی غنی سازی اورانیوم از تبعات به قدرت رسیدن جریان تجدید نظر طلب هاست که جز به منافع شخصی به چیز دیگری فکر نمی کنند. روی کار آمدن این جریان یعنی کشوری منهای دستاوردهای هسته ای، منهای هوا فضا، منهای موشک های راهبردی، منهای نانو، منهای سلول های بنیادی و غیر ذالک.

  

حاکمیت طبقه اشراف

طبقه اشراف بر امور کشور مسلط و عدالت اجتماعی مورد تاکید اسلام و امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب فراموش می شد

  

سکولاریزه شدن جامعه

با توجه به ایدئولوژی حاکم بر جریان تجدید نظر طلب جامعه اسلامی را هرچه بیشتر به سمت سکولاریزم سوق می دادند.

  

تجدید نظر در اصول

یکی از پیامد های قدرت گیری تجدیدنظر طلبان، تجدیدنظر در اصول انقلاب و جمهوری اسلامی بود و از آرمان ها و روحیه انقلابی فاصله گرفته و مشی محافظه کارانه در روابط بین الملل اتخاذ می کردند.

 

 احیای راهبرد فتح سنگر به سنگر

در صورت به قدرت رسیدن سران فتنه در انتخابات ریاست جمهوری سال 88 راهبرد فشار از پایین و چانه زنی در بالا برای فتح سنگر به سنگر نظام که استراتژی اصلاحطلبان از خرداد 76 بود، مجددا احیا می شد.

  

غرب زدگی

سوق دادن جامعه به سمت غرب و هضم ایران در نظام سلطه جهانی با شعار جهانی سازی

 چاپ شده در هفته نامه افق اینده