اتوبوس های لس آنجلسی!!
تابستان و گرمای طاقت فرسایش یک طرف، اتوبوس های بدون کولر مسیر قزوین_محمدیه هم همان طرف! اینکه بعضا برخی ها در محافل مدنی آن هم زیر کولر گازی صحبت از حقوق شهروندی می کنند، همین می شود که بعضی های دیگر در اتوبوس های واحد قزوین_محمدیه می بایست از شدت گرما و جهت خنکی، بدن را تا کمر بیرون از پنجره اتوبوس کرده و از شهرداری که نه! بلکه از خدای متعال طلب نسیمی خنک از رشته کوه های زیبا و همیشه استوار زاگرس کنند.
همیشه با خودم می گفتم، چطور می شود که با گذشت نزدیک به ۵ سال از عمر حکومت مدعیان حقوق شهروندی، هنوز این اتوبوس های واحد از حداقل امکانات رفاهی برخوردار نیستند.
قبل ها اتوبوس های بنز و بوی گازوییلش تا خانه گریبان گیر ما بود، امروز هم اتوبوس های ولووی و عدم کولر و صندلی های صد چاکش یقه ما رو گرفته.
خدا بیامرزدش!. پدر بزرگم را می گویم. بعد از ظهرهای ۶ ماه اول سال هر وقت به خانه می رسیدم. نگاهی به سر و صورتم می کرد و می گفت: ببم چرا سونا میری، خبرم نمی کنی؟!
خدایا...!!
خلاصه برخی مسافران در زمستان از شدت سرما به زیر صندلی ها، به کف اتوبوس پناه برده و برخی هم، تابستان ها به روی سقف اتوبوس حمله می برند. بماند برخی هم به بهانه گرما، فضای اتوبوس را لس آنجلسی می کنند!.
رواست که گرما گرم به مسوولین بگویم؛ خواهشمند است براد شعارهایتان بهتر است کمی گرم فکر کنید!.
دست نوشته های علی اصغر رضایی